قبل از خوندن پست دیدن این فیلم به آنان که از بیماری افسردگی رنج میبرند شدیدا توصیه میشود
واقعیتش اینه که من الان خیلی دلم میخوادبه نشانه ی اعتراض بریزم توی خیابون هر چند که توی اتاق از سرما خودم رو لای پتووو پیچوندم کتابم را روی پاهام گذاشتم دارم رفتار مصرف کننده رو میخونم
اتفاقا بخش واکنش مصرف کننده به گرونی ها رو میخونم که نوشته در این حالت مصرف کننده زمانی که میبینه کالایی که همیشه مصرف میکرده یهوویی ساعت دوازده شب گرون شده، تصمیم میگیره برای واکنش در مقابل این گرونی به کالای جایگزین ارزون تر بیندیشد و نسبت به خرید کالای همیشگی تجدید نظر انجام دهد
هی خوندم رفتم صفحات بعد بلکه یه جایی گفته باشه چادرش رو کمر میبنده یه پلاکارد بر میداره روش مینویسه
#دولت_ناکارآمد_استعفا_استعفا یا مثلا مینویسه
#فریدون_شده_خندون_از_این_وضع_ پریشون_دل_ما_شده_پر_خون_از_این_گرونی_بنزون (بنزین)
یا مینویسه روحانی حیا کن جون عمت جون ننه ات اصن جون عفت این یه قلم بنزین رو رها کن.
اما متاسفانه هیچ کجای کتاب اینا رو ننوشته بود صرفا گفته بود شیفت میده به کالای جایگزین ارزونتر، توی پاورقیش نوشته بود (نمیدونم نوشته بود یا من توهم زدم ) خب بشر برو خر بخر
از اون خرایی که از پی پیش میشه استفاده بهینه کرد این زندگی ماشینی چیه که برا خودت ساختی هفته ای صدو شصت تومن ناقابل باید بریزی تو شکم این ماشین چی تحویلت میده دود و آلودگی، یه خر بخر یونجه میریزی جلوش چی تحویلت میده یه پی پی که خاصیت داره پی پی رو میبری میفروشی با پولش یونجه میخوری(ببخشید میخری منظورم بود) بعد یونجه رو میدی خر بخوره ، خر دوباره بهت پی پی میده بعد دوباره پی پی رو میفروشی با پولش یونجه میخری یونجه رو میدی خر بخوره خر بهت پی پی میده پی پی رو میفروشی یونجه میخری خر بخوره، خر بهت .... زهرمار خب فهمیدم
بابام در همین لحظه وارد میشه ماشین انگاری سر سیلندر سوزونده هفته پیش باطری و تسمه تایمش رو عوض کرد میگه توی این یه ماه سه میلیون خرج ماشین شده
میرم رو حیاط یه نگاهی به چهارصد و پنج نقره ایمون میندازم میبینم نصف حیاط رو این ماشین غصب کرده خری که قراره بخریم رو تصور میکنم نصف ماشینم جا نمیگیره چقدر حیاطمون فضاش باز میشه اگه خر بخریم تازه هردفعه من میخوام خر رو بیارم تو خونه مجبور نیستم به خاطر ناجور بودن ورودی خونه استرس داشته باشم که نکنه مثل ده سال پیش ماشین به ورودی در گیر کنه منم هی گاز بدم (البته اون موقع تازه ماشین یاد گرفته بوم درضمن ورودی خونه هم واقعاا مشکل داشت ) بعد بُکس و باد کنه و یهووو ماشین بپره توی خونه گاز و ترمز رو قاطی کنم به جای ترمز گاز بدم و ماشین با دیوار اتاق یکی بشه :))) خر واسه ورود به خونه فقط کافیه با ساق پاهات یواش بزنی به پهلوش یه هی بگی خودش میاد تو خونه
حتی استرس رد شدن از روی سرعت گیرم نداره که هی بهم بگن تو کی یاد میگیری قبل سرعت گیر سرعت رو کم کنی مثل پرش از مانع از سرعت گیرا بالا نپری آدم دل و رودش بیاد تو حلقش....
هرچی بیشتر فکر میکنم میبینم چه خوب شد که بنزین گرون شد، باعث شد ما معنی واقعی خر رو بفهمیم خر شدیم خرمون کردند خر بهمون دادند آیا بازم هستند کسانی که خر بشند؟؟ و ما ادراک الخر ........
پ ن : میدونید الان بزرگ ترین درگیریم اینه که بعد از خریدن خر وقتی داریم توی خیابون باهاش طی طریق میکنیم اون پی پی هایی که قراره توی خیابون بریزه رو چه جوری جمع کنیم حیفه آخه با این پی پی ها هم داره هم چرخ خر میچرخه هم چرخ زندگیمون.....