زمانه ایست که هرکس به خود گرفتار است

تو

در آیینه نظر داری و زین بی خبری

که به دیدار

تو

آیینه نظر ها دارد........

 

تو هم در آینه حیران حسن خویش تنی!!!!!

 

کاکتوس ها چقدر نجیب و سر به زیر هستند 

 

 

 

۱۶ نظر ۵ موافق ۰ مخالف
دچارِ فیش‌نگار
۳۰ شهریور ۱۸:۴۹
دِ بده :) (الکی مثلا من داورم)

پاسخ :

دلیر باش که صبر آزمایی است غرض
تو را چو بر سر خوان بلا زنند صلا 


کلمه بعدی؟؟؟


امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
۳۰ شهریور ۱۸:۵۲
چونک جمال حسن تو اسب شکار زین کند

نیست عجب که از جنون صد چو مرا چنین کند

پاسخ :

گفتی نظر خطاست تو دل میبری رواست
خود کرده جرم و خلق گنه کار میکنی
امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
۳۰ شهریور ۱۸:۵۲
چونک جمال حسن تو اسب شکار زین کند

نیست عجب که از جنون صد چو مرا چنین کند

پاسخ :

به صید عالمیانت کمند حاجت نیست 
همین بس است که برقع ز روی بر فکنی
دچارِ فیش‌نگار
۳۰ شهریور ۱۹:۱۴
لاله میان کشت درخشد همی زدوووور
چون پنجه ی عروسِ به حنا شده خضیب :)

ناصرخسرو قبادیانی

پاسخ :

با ضعیفان هرکه گرمی کرد عالم گیر شد
ذره پرور باش تا خوردشید تابانت کند
دچارِ فیش‌نگار
۳۰ شهریور ۱۹:۲۳
آسان و سخت عشق، سوا کردنی نبود
ما نیز مهر و قهر تو درهم خریده ایم

مهدی سیار

پاسخ :

در دلم هر طرفی مجلس ذکری بر پاست
حاجت و روضه به قدر حرمی با من هست
سر مویی دلم آشفته گیسویی نیست
گیسویی نیست ولی پیچ و خمی با من هست(همان)
سر گشته
۳۰ شهریور ۲۲:۱۸
با همه کلفت دوری به همین خرسندیم
که در آیینه ی ما حسرت دیداری هست

پاسخ :

عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست
دلدادگی های زلیخا داستان دارد
قلم بانو
۳۰ شهریور ۲۲:۴۳
سلام...
حوصله مشاعره ندارم.😘

پاسخ :

سلام نمیدونم چرا امشب من هوای شعر دارم
سر گشته
۳۰ شهریور ۲۲:۴۴
محو گشتن دو جهان آینه در بر دارد
جلوه کم نیست اگر دیده ی حیرانی هست

پاسخ :


مژه بر هم نزنم آینه سان در همه عمر
بسکه در دیده من شوق تماشای تو بود
سر گشته
۳۰ شهریور ۲۳:۵۴
به دماغ دعوی عشق سر بوالهوس بلند است
مگر از دکان قصاب جگری خریده باشد

پاسخ :

.دل ما نداشت چیزی‌که توان نمود صیدش
سر زلفت از خجالت چقدر خمیده باشد 

این غزل بیدل عالی بود ممنون از انتخاب زیباتون
سر گشته
۳۰ شهریور ۲۳:۰۵
جلوه مفت است تو در حق نگه ظلم مکن
وهم گو در غم اندیشه ی فردا باشد

پاسخ :

سلام این شعر از کیه ؟؟

سر گشته
۳۱ شهریور ۰۹:۵۷
سلام
همه از بیدل بود

محفوظ باشید ان شاءالله

پاسخ :

 سلام
چون سرچ کردم ندیدم کل شعر رو پرسیدم ممنون 
مردی بنام شقایق ...
۳۱ شهریور ۱۰:۱۲
من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟
مرگ حق است... به من حق مرا برگردان :)


+
من همین یه بیتو بلد بودم
گفتم بنویسم ^_^

پاسخ :

شاعر گویا در اینجا برای گرفتن حقش با همه دعوا داره :)))


گرچه مرگ این خلوت نایاب را هم  میستایم
زندگی این فرصت کوتاه را هم دوست دارم


سر گشته
۳۱ شهریور ۱۰:۱۳
https://ganjoor.net/bidel/ghazalbi/sh1178/

اگر ویرایشگر ارسال نظر رو تغییر بدید که به خود شعر بشه لینک بدیم بهتره

پاسخ :

الان درست شد؟؟
مردی بنام شقایق ...
۳۱ شهریور ۱۰:۳۷

یه سرمشقی هم این هفته برای خوشنویسی دارم مینویسم که با وجود معروفیتش بسیار دلنشینه

 

 

به مژگان سیه کردی هزاران رخته در دینم....

پاسخ :

واقعا این مصرع قشنگه 

من از حافظ این مصرع رو خیلی دوست دارم:
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوش تر نمیگیرد
سر گشته
۳۱ شهریور ۱۰:۴۹

بله

با تشکر

پاسخ :

ممنون
دچارِ فیش‌نگار
۳۱ شهریور ۱۱:۰۵
گرچه مرگ-این خلوت نایاب- را هم می ستایم
زندگی، این فرصت کوتاه را هم دوست دارم

پاسخ :

چشم انتظار حادثه ای ناگهان نباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر


ای مرگ میرسی به من اما چقدر زود
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان