هرچه تو دوری من صبورم

اول صبح واتساپ رو باز کردم یکی از دوستام  این آهنگ رو برام فرستاده بود تا الان ده بار گوش دادم فک کنم عصر دیگه حالم از این آهنگ بد بشه ولی فعلا تا مغزم پس نزده گوش میدم:))))

 

 

این شعر قیصر رو هم چند وقت پیش خوندم خیلی دوست داشتم 

نه ! 
کاری به کار عشق ندارم 
من هیچ چیز و هیچ کسی را 
دیگر 
در این زمانه دوست ندارم 
انگار                
این روزگار چشم ندارد من و تو را 
یک روز
 خوشحال و بی ملال ببیند 
زیرا هر چیز و هر کسی را 
که دوستر بداری 
حتی اگر یک نخ سیگار
 یا زهر مار باشد 
از تو دریغ می کند... 
پس 
من با همه وجودم خود را زدم به مردن 
تا روزگار، دیگر 
کاری به من نداشته باشد 
این شعر تازه را هم
نا گفته می گذارم ...
تا روزگار بو نبرد ...
گفتم که ... 
کاری به کار عشق ندارم !

 

۶ نظر ۵ موافق ۰ مخالف
دچارِ فیش‌نگار
۰۶ مرداد ۱۴:۵۵
چه شعر با مزه ای بود

پاسخ :

 تا مزه رو چی تعریف کنیم 
مردی بنام شقایق ...
۰۶ مرداد ۱۶:۳۴
سلام


یکی از کسایی که یه دانشجوی فنی رو به ادبیات اسیر کرد همین آقا قیصر بود...

تو همون عنفان جوونی همه کتاباشو خوندم

ولی کاش تا زنده بود حضوری میرفتم سراغش...

پاسخ :

سلام
دو نفر هستند که من همیشه میگم کاش بیشتر مونده بودند و بیشتر مینوشتند و میگفتند برامون نادر ابراهیمی و قیصر امین پور 
شاید ده بار شعرای قیصر رو خونده باشم ولی باز برام تازگی داره مثل نوشته های نادر ابراهیمی 

فنی ها وقتی میان سراغ ادبیات خیلی خووب توش پیشرفت میکنند 


آواز عاشقانه‌ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی‌کند
تنها بهانه‌ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه‌های عقده‌گشا در گلو شکست

ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های‌های عزا در گلو شکست

آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره‌ها در گلو شکست

"بادا" مباد گشت و "مبادا" ‌به باد رفت
"آیا" ز یاد رفت و "چرا" در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا..... در گلو شکست
امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
۰۶ مرداد ۱۶:۴۲
این شعر قیصر جیگر آدمو آتیش میزنه

پاسخ :

.از تمام رمز و رازهای عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف ساده میان تهی
چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
...ولی
راستی
دلم
!که می شود

مدیون زهرا سلام الله علیها
۰۸ مرداد ۱۴:۲۷
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم....

پاسخ :

حکم بی بال و پری بود نمیدانستیم
امیر رضا
۰۸ مرداد ۱۶:۱۲
خیلی وبلاگ قشنگی داری امیدوارم که قشنگ تر هم بشه!
راستی اگه که مایل بودید لطف می کنید وبسایت ما رو هم ببینید
با سپاس از شما

پاسخ :

چشماتون قشنگ میبینه 
باشه وقت کنم حتما میام 
ریحان
۰۸ مرداد ۱۹:۳۴
دلم هوایی شعر شد بعد از حدود ۱۵سااااال
یه زمانی حتی دیوان فرخی میخوندم..اما الان....
چقدر بدلم نشست

پاسخ :

سلام
ریحان خودمونی ؟؟؟
چرا پونزده سال فاصله
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان