از بچگیم همیشه دوست داشتم برادر داشته باشم
راستش وقتی میدیدم یکی داداش داره داداشش بهش زنگ میزنه باهم حرف میزنند حتی باهم دعوا میکنند حسودیم میشد
خواهر بودن با داشتن برادر تکمیل میشه اگه صدتا هم خواهر داشته باشی ولی یه برادر نداشته باشی که براش خواهری کنی اون رسالت خواهرانت ناقص میمونه حتی به نظرم معنی برادر هم با وجود خواهر تکمیل میشه
یه معلم عربی داشتیم میگفت عربا یه ضرب المثلی دارند میگن خواهر بدون برادر عین سرباز بدون سلاح توی میدون جنگه
گاهی حس میکنم دلم تنگه برای برادری که ندارم برای برادری که نیست
کربلا که بودم اطراف تله زینبیه ایستاده بودم به این فکر میکردم خدا بهترین رابطه جهان رو گذاشت برای بزرگترین اتفاقی که میخواست رقم بزنه ماجرای کربلا در بطن یک رابطه خواهرانه و برادرانه ظهور پیدا کرد خواهری که تا آخرین لحظه برای برادر خواهری میکند برادر تکیه گاه است اما خواهر پناه گاه است در کربلا به این فکر میکردم اینجا زینب با تمام خواهرنگیش پناه برادر شد
حس میکنم وقتی میانه گودال رسید دلش میخواست چادرش را پناه جسم از هم پاشیده برادر کند
حتی گاهی فکر میکنم مشهد بدون قم چیزی کم داشت چیزی شبیه پناه چادر یک خواهر
پ ن ببخشید اگه عید بود و اینجوری نوشتم همه اون چیزی که میخواستم رو ننوشتم چون نتونستم حرف دلم رو بزنم