چند وقته دارم به یکسری پدیده های اجتماعی فرهنگی چندسال اخیر که ازشون بدم میاد فکر میکنم یه لیستی از چیزهایی که هیچ وقت به دلم ننشستن
1ماه عسل علیخانی
2سخنرانی های رائفی پور
3الهام چرخنده مخصوصا وقتی سعی میکنه یه فعالیتی انجام بده
4کتاب ملت عشق
5فیلم شهرزاد(وقتی داشت اتهامات این هادی رضوی سازنده فیلم رو میخوند به خواهرم گفتم خاااک ببین پول تو جیب چه مفت خورایی کردی اینقد که اصرار داشتی هر هفته ببینی و حلالم ببینی خوشبختانه خودم اصلا ندیدم البته خواهر جان نکته ظریفی اشاره کرد گفت اگه حلال نمیدیدم این فیلم رو اون دنیا مایه خفت بود که اینا سر پل صراط یقم رو بگیرند بذار حداقل به خاطر چارتا آدم درست و حسابی که ارزشش رو داره اون دنیا گرفتار باشیم )
6دخترای چادری که انواع اقسام مدلهای عکس با چادرشون رو میذارند زیرش مینویسند چادرم ارثیه مادرم
7پسرای مثلا مذهبی که میرند تو صفحه اون دخترای مذکور در بند قبل مینویسند خواهرم چه حجاب قشنگی مایه افتخاری
8مخلوط بستنی با فالوده شیرازی(اینم جزء پدیده های اجتماعیه نمیدونم اولین بار کی مد کرد که بستنی رو بریزه تو فالوده شیرازی و مامان اینقدر دوست داشته باشه )
9 حسام الدین آشنا و نوبخت (البته از این دار و دسته تعداد خیلی زیاده به همین دوتا اکتفا میکنم )
10 دهم مربوط به یه اتفاقی هستش توی عزاداری امام حسین ع از اونجایی که امام حسین خودش حساب کتاب عزا داراش رو داره و ما عددی نیستیم بخواهیم تو دم و دستگاه آقا دخالت کنیم بی خیال میشم من کی باشم که خوشم بیاد یا بدم بیاد
11 کمدی استندآپای خانووم توی خندوانه
پایان این لیست قراره باز باشه که هروقت هرچی یادم اومد بهش اضافه کنم الان همین