دلم گرفته

دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست

مگو بریده الماس میشود فردا

دو واحدی که ز درس دل تو افتادم

به پاسی از نگهت پاس می شود فردا.............



نمیدونم این شعر رو کجا شنیدم اگه اشتباه نکنم سالها پیش از دختر دایی گرامی شنیدم که معلم تاریخ اهل ادبشان این شعر را بر گرفته از همان غزل معروف و مآلوف سهیل محمودی سروده است این تنها چیزیه که از شاعر این شعر به در خاطرم مونده اما عجیبه که با یکبار شنیدن سالهاست که این بیت رو حفظم و هر وقت خیلی خیلی خیلی دلم میگیره نا خود آگاه این شعر رو میخونم

دل که میگیره هیچ راهی برا رفع گرفتگیش وجود نداره

گاهی وقتا اون کارایی رو که وقتی دلمون میگیره انجام میدیم کارایی نیست که دلمون رو باز کنه بلکه کارایی که بیشتر دلمون رو میگیرونه

مثلا خیلیا وقتی دلشون میگیره یه آهنگ غمگین میذارن و گوش میدن اگه ازشون بپرسی چرا این آهنگ رو گوش میدی میگه دلم گرفته یا خود من وقتی دلم میگیره شعر میخونم اکثرا هم شعرایی میخونم که بهم این حس رو میده یکی ولم کرده رفته

اکثر ماها وقتی دلمون میگیره میریم دنبال چیزای پس خاطره انگیز(نوستالژیک) و هیچ راهی تا الان در تاریخ بشر یافت نشده که وقتی دلت گرفت اون رو بیشتر نگیرونه و بازش کنه

اصلا فرق گرفتگی دل با بقیه گرفتگی های عالم تو همینه مثلا شما فک کن وقتی لوله راه آب چاه ظرفشویی میگیره با یه چنتا ماده شیمیایی و نهایتش آوردن لوله بازکن توی خونه باز میشه یا مثلا آب گرفتگی توی معابر رو نگاه کنید خیلی سریع میان و بازش میکنن

ولی دل چی هرکار میکنی بیشتر میگیره اصلا لامذهب با هیچی باز نمیشه


۲ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
بنت شهرآشوب
۱۷ بهمن ۱۲:۱۴
اولا که قرار شد بگی لامصصصصصصصصصصب

دوما به قول حاج آقا شیخ بهایی دلی که گرفتار، گرفته ی یاره!

گرچه من و تو به انحاء مختلف به غیر یار نسبتش میدیم

پاسخ :

این قبل از گفتن شما نوشتم حالا شما بخون لامصصصصصصصصصصصصب

بنت شهرآشوب
۱۹ بهمن ۰۹:۵۲
این کد امنیتی رو وردار ازین جا. حوصلم سر رفت!
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان