دلم اعتماد به نفس میخواد

چند روزه میخوام یه کاری رو قبول کنم اما هنوز جراتش رو ندارم با اینکه ادعا کردم اعتماد به نفس انجام این کار رو دارم ولی الان یه کوچولو ترسیدم 

میخوام دلم رو به ریا بزنم و قبول کنم شاید یه شروع خوب باشه برای آینده ای خوب



حالم بد است مثل زمانی که نیستی
دردا که تو همیشه همانی که نیستی

وقتی که مانده‌ای نگرانی که مانده‌ای
وقتی که نیستی نگرانی که نیستی

عاشق که می‌شوی نگران خودت نباش
عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی

باعشق هر کجا بروی حی و حاضری
دربند این خیال نمانی که نیستی

تاچند من غزل بنویسم که هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی که نیستی

من بی‌تو در غریت‌ترین شهر عالمم
بی‌من تو در کجای جهانی که نیستی ؟
                                                              

غلامرضا طریقی

۴ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
بنت شهرآشوب
۲۴ خرداد ۰۹:۱۴
سلام عزیزم
اولا که شعرت خیلی قشنگ بید
دوما که حالت همیشه باید خوب باشه. من نمی دونم دیگه! اگه خوب نباشه کتک میخوریاااااااااااا
سوما که به قول مولا امیرالمومنین علیه السلام :
هر گاه از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهم تر از واقعیت خارجی است(حکمت 175 نهج البلاغه)

پاسخ :

آره انشاالله قبولش میکنم
حالم خوبه من کتک نمیخوام
بنت شهرآشوب
۲۶ خرداد ۱۲:۵۲

یکی نون خوشگلیش میخوره...
یکی نون بازو...
یکی هم نون عقل وهوش...
.
.
منم نون و ماستمو میخورم
بچه ها بفرمایید نون و ماست

پاسخ :

با با پول دار ما که همینشم نداریم بخوریم مجبوریم چلو کباب بخوریم
بنت شهرآشوب
۲۷ خرداد ۱۲:۰۴
پی یک اشتباه ناجورم!
باغ ممنوع سیب می خواهم!

تا بفهمند نازنین منی،
قد زلفت رقیب می خواهم! 

مادرم گفت: دل نبند و برو،
هرکجا روی نازنینی هست

آه مادر، دلم زدستم رفت،
ختم امن یجیب می خواهم! 

پدرم گفت: بچه جان بس کن!
حرفهای عجیب می شنوم!

آه آری پدر، عجیب، عجیب،
خاطرش را عجیب می خواهم!

پاسخ :

عااااااااااااااااااالی
ریحان
۳۱ خرداد ۰۱:۱۴
آخ...شعرای هردوتاتون عالی بود....
منم با سید موافقم...خیلی وقتا آدم از چیزایی میترسه که واقعا ترسی ندارن و تنها چاره اش اینه که با مغز بری داخلش....خونه پرش اینه که شکست میخوری و برمیگردی سر جات...اما اگه نری یه عمری حسرتش رو دلته!
من بواسطه کارم این روزا واقعا آدمایی رو دیدم که اگه اعتماد به نفس اونا رو داشتم الان یحتمل وردست حسن بودم!!!
یعنی طرف پایان نامه رشته فقه قبول کرده درحالیکه رشته اش اقتصاده...اونوقت من سر یه پروپوزال مرتبط هزاربار استخاره میکنم که قبول کنم یا نعععع!!!!
توی کار آدم ورزیده میشه حتی اگه له بشه و شکست بخوره....
این بود تجربیات تقریبا سه هفته کار جدید من!!!!

پاسخ :

عجب آدمایی پیدامیشن من تو کاری که میدونم بلدم شک میکنم
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان